در گذشت حضرت استاد ذوالفنون

جلال ذوالفنون رفت و تکه ای از روح مرا با خود برد
حق داشت
آن تکه را خودش ساخته بود
با آتشی که در نیستان انداخت
با درس سحر که در ره میخانه نهاد
و با پیوند
که بی کلام بود و از هر کلامی نافذتر
پیوند
که در دشتی شروعی آرام داشت و در شور، وداعی شورانگیز
مانند خالقش که در اوج رفت
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 23:49 توسط میلاد
|
خرم تن عارفان که بدیدند و بدانستند که دنیا در وقت مرگ بدیگران همی باید گذاشتن .... هم اکنون به دیگران بگذاشتند